-چه احاديثي از پيامبر(ص) و معصومين (ع) راجع به آداب قضا وارد شده است؟(0)
-آيا الزام كفار مكه به ترك شرك و بتپرستي در سوره توبه، خلاف آزادي و دموكراسي نيست؟(0)
-چرا امامان ما نتوانستند مانند پيامبر((صلي الله عليه وآله)) دستورات و احكام دين اسلام را پياده كنند و به افراد غاصب مجال دادند تا بر سرنوشت مسلمين مسلّط شده و احكام و تعاليم قرآن را دستخوش اغراض و اميال خويش قرار دهند؟
(0)
-اگر سرچشمه قدرت، اراده ملت است، پس چرا امام علي در يكي از نامههاي خود (نامه ششم، وقعه صفين) گزينش رئيس دولت را وظيفه مهاجر و انصار ميداند؟(0)
-نگرش اسلام به حفظ استقلال سياسي امت مسلمان چگونه است؟(0)
-از ديدگاه اسلام چه لزومي در استقلال مالي و سياسي قضات وجود دارد؟(0)
-اگر اصحاب شورا به توافق كامل نرسند و با هم اختلاف داشته باشند در اين صورت راه علاج چيست؟(0)
-چرا در اسلام روي مساله «انتخاب اصلح» تاكيد فراواني شده است؟(0)
-چرا ملل غربي پيشرفته تر از ملل مسلمان هستند؟
(0)
-آيا اگر مردم با رعايت تمام ضوابط اسلامي، دست به تشكيل حكومت اسلامي زدند، فقيه ميتواند از امضاء و تنفيذ آن خودداري كند؟(0)
-چه احاديثي از پيامبر(ص) و معصومين (ع) راجع به آداب قضا وارد شده است؟(0)
-آيا الزام كفار مكه به ترك شرك و بتپرستي در سوره توبه، خلاف آزادي و دموكراسي نيست؟(0)
-چرا امامان ما نتوانستند مانند پيامبر((صلي الله عليه وآله)) دستورات و احكام دين اسلام را پياده كنند و به افراد غاصب مجال دادند تا بر سرنوشت مسلمين مسلّط شده و احكام و تعاليم قرآن را دستخوش اغراض و اميال خويش قرار دهند؟
(0)
-اگر سرچشمه قدرت، اراده ملت است، پس چرا امام علي در يكي از نامههاي خود (نامه ششم، وقعه صفين) گزينش رئيس دولت را وظيفه مهاجر و انصار ميداند؟(0)
-نگرش اسلام به حفظ استقلال سياسي امت مسلمان چگونه است؟(0)
-از ديدگاه اسلام چه لزومي در استقلال مالي و سياسي قضات وجود دارد؟(0)
-اگر اصحاب شورا به توافق كامل نرسند و با هم اختلاف داشته باشند در اين صورت راه علاج چيست؟(0)
-چرا در اسلام روي مساله «انتخاب اصلح» تاكيد فراواني شده است؟(0)
-چرا ملل غربي پيشرفته تر از ملل مسلمان هستند؟
(0)
-آيا اگر مردم با رعايت تمام ضوابط اسلامي، دست به تشكيل حكومت اسلامي زدند، فقيه ميتواند از امضاء و تنفيذ آن خودداري كند؟(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:45582 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:21

با توجه به آثار دكتر شريعتي چرا برخي علما با ايشان مخالفت مي كنند؟
درباره مسائلي كه پيرامون دكتر شريعتي مطرح كرده ايد، توجه به چند نكته لازم است: مرحوم شريعتي از شخصيت هايي است كه رويكردهاي كاملاً متفاوتي در برابر آن رخ نموده است: {Tالف) رويكرد افراطي:T} در اين گرايش از او چهره اي بسيار اغراق آلود ساخته شده و در جايگاه اسلام شناسي بديل ناپذير و بي همتا نشانده شده است. {Tب ) رويكرد تفريطي:T} در اين نگاه نيز از او تصوير مردي ارائه شده است كه اساساً از دايره دين و اسلام خارج گشته و در اسفل السافلين منزل گزيده است. به نظر ما هر دو رويكرد ره به ناكجا آباد مي برد و قضاوت درست پيرامون شريعتي ظرافت و دقت و جامعيت بالايي هم نسبت به خود او و هم نسبت به مبادي ديني مي طلبد. اين نكته را نيز بايد اذعان نمود كه علت هر دو قضاوت ياد شده را در گفته ها و نوشته هاي خود دكتر شريعتي مي توان يافت، زيرا: الف) برعكس شخصيت هايي چون استاد مطهري كه پس از پختگي و كمال و جامعيت يافتن به گفتار و نوشتار و حركت هاي اجتماعي روي آورد؛ شريعتي زماني زبان گشود و قلم به دست گرفت و در سطح جامعه مطرح شد كه هنوز نيازمندي علمي بسياري در حوزه دين و دين شناسي داشت. از همين رو گاه گرفتار اشتباهات بزرگي مي شد و پس از تذكر عالمان و دوستان دانشمندش به تصحيح برخي از مواضع پيشين خود مي پرداخت. لذا در مجموعه آنچه از شريعتي باقي مانده است سخنان كاملاً متفاوتي ديده مي شود. اين مسأله برخي را به طرفداري جدي از او مي كشاند و برخي را به مخالفت جدي و حتي طرفداران او را نيز به گروه هاي متفاوت تقسيم مي كند؛ زيرا هر گروه بخشي از مواضع او را توجه و ملاك داوري قرار مي دهند. ب ) شريعتي داراي امتيازاتي بود و گرفتار نقايصي از جمله: 1- داراي شور و نشاط و صاحب زباني بسيار حماسي و موج آفرين بود. زبان دل پذير او همچون مته اي صخره سنگي قلب هاي جامعه را مي شكافت و از آن سيلي خروشان پديد مي آورد. اين پديده باعث مي شد كه نسل پرشور و انقلابي شتابان به سوي او گراييده و آرمان خود را در او بجويد. در مقابل، نقص او اين بود كه نسبت به اسلام و علوم ديني از آگاهي ژرف و عميقي برخوردار نبود. او گرچه تابلوي زيبايي از اسلام ارائه كرده است؛ ولي در اين نگارش هنري بسياري از زيبايي هاي حقيقي دين، محو گرديده و بدلي از انديشه هاي غير ديني در لباس دين درخشندگي يافته است. 2- امتياز ديگر او اين بود كه فردي پر احساس و داراي درد و دركي اجتماعي و گرايش هاي اسلامي بود. در مقابل نقص و اشتباه بزرگ و اساسي او اين بود كه سخت تحت تأثير انديشه هاي مكاتب عصر خود (مانند تفكرات ماركسيستي و اگزيستانسياليستي) قرار داشت. اين مسأله انديشه ديني او را دستخوش التقاط مي نمود. البته او در مواردي به نقد ماركسيسم نيز مي پرداخت، ليكن نفوذ انديشه هاي ماركسيستي در ذهن او چنان بود كه ماركسيسم را با همان ادبيات ماركسيستي و تحت تأثير همان نگرش ها مورد نقد و چالش قرار مي داد و از هماني سر در مي آورد كه از آن مي گريخت. تصويري كه شريعتي از اسلام ارائه كرده است در موارد زيادي آلوده به اين گونه افكار است. 3- ديگر امتياز مهم او اين است كه برخلاف ديگر روشنفكران، كه مي كوشند دين را از صحنه جامعه بيرون رانده و ميدان را براي سكولاريسم(Secularism) خالي كنند و دين را به رابطه فردي بين بنده و خدا تقليل دهند، شريعتي دين را در متن جامعه مي خواست و از دين در حاشيه و بي مسؤوليت، سخت گريزان و متنفر بود. ليكن در اين باره نيز گاه گرفتار تك ساحت گرايي(Monism) شده و نسبت به مسائل ماورايي و مبدأ و معاد و... بي مهري نشان مي داد. تا آن جا كه عالمان بزرگي كه در اين زمينه ها به هدايت جامعه و نشر تعاليم اخروي دين پرداخته اند را گرفتار طعن و تمسخر مي ساخت. در هر صورت نه مرحوم شريعتي يا مجموعه عالمان ديني مخالف بود و نه مجموعه عالمان ديني با شريعتي مخالفند. در بين عالمان ديني هم همانند ديگر افشار رويكردهاي مختلفي وجود دارد.

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.